محل تبلیغات شما



خدایا میشه مراقب مصطفام باشی؟ 

فردا عمل داره

میشه خیلی حواست بهش باشه؟ 

خدایا اخه اون تمام زندگیمه ، خودت خواستی که عشقش اینجوری تو دلم

پا بگیره

میشه مراقبه هستیه من باشی خدا؟ 

میدونی که نذری که کردم رو ادا میکنم هر چی که بشه

میدونی که اهل باج گیری نیستم 

ولی به دلم رحم کن خدا

تو رو قسم به همون امام سجاد که میدونم چی کشید از بیماری، مصطفام

درد نکشه .

مصطفام خم به ابروش نیاد که قلبم تیکه تیکه میشه!

مصطفی بدجنسه ! به من نمیگه درد داره 

بهم نمیگه .

خدایا تو خودت مراقب این بدجنس من باش!

دست کی بسپرمش غیر از خودت که خیالم راحت باشه تنها نمیمونه؟

مصطفام و سپردم دستت .

 


دل آدم یه چیزایی رو میفهمه.
حس میکنه.
مثلا من هیچ وقت از بابام نپرسیدم دوسَم داری بابا؟!
یا تا حالا از مامانم نپرسیدم مامان واقعا دوسَم داری؟!
یا حتی از خواهرم نپرسیدم هنوزم مثلِ قبل دوسَم داری راستی؟!
وقتی ازت می‌پرسم دوسَم داری؟
می‌پرسم مگه دلت برام تنگ شده؟
می‌پرسم هنوزم مثلِ قبل دوسَم داری؟
یعنی یه جای کار می‌لنگه،
یعنی دلم قرص نیست.
اینکه چی باعث شده دلم قرص نباشه و چرا بماند

وقتی یکی بند بند وجودش عاشقته انصاف نیست دلش قرص نباشه!


با تو آدم مست باشد، تا سحر بیدار. فکرش را بکن!

در تراس خانه رویارو شوی با عشق بعد از سال‌ها

بوسه و گریه، شکوه لحظه‌ی دیدار. فکرش را بکن!

سایه‌ها در هم گره، نور ملایم، استکان مشترک

خنده خنده پر شود خالی شود هربار. فکرش را بکن!

خانه‌ی خشتی، قدیمی، قل قل قلیان، گرامافون، قمر

تکیه بر پشتی زده یار و صدای تار. فکرش را بکن!

از سماور دست‌هایت چای و از ایوان لبانت قند را.

بعد هم سیگار و هی سیگار و هی سیگار. فکرش را بکن!


نمیدونی چقدر خوشحالم که حال دلت خوبه

دیگه از خدا و امام حسین چی بخوام اخه؟

نگرانت نیستم دیگه مصطفی! 

دیگه خیالم راحت شد  

دلت وصل شده به جایی که باید !

دیگه از اسمون سنگ هم بباره تو راهت معلومه. دیگه تو خودت گم نمیشی


به گفتن نيست، هميشه چشمای آدم همه‌ی ناگفته‌ها رو داد می‌زنن. فقط كافيه چند ثانيه بهشون خيره بشی.
من فكر می‌كنم اگر كسی حرفت  رو از توی چشمات نتونه بخونه، به زبون هم بياری متوجه نمی‌شه. 
بعضی حرفا رو نبايد گفت.
بعضی حرفا رو نبايد شنيد.
بعضي حرفا رو بايد سير تماشا كرد. 
چشمای آدم، دروغ نمی‌گن


تو حق داری هرچی توو دلته به من بگی!

تو حق زیاد به گردن من داری .

تو حق داری به من بگی دیگه ننویس،

حق داری بهم بگی دیگه نبین،

دیگه نشنو، دیگه حرف نزن، دیگه نفس نکش!.

تو حق داری همه این‌ها رو به من بگی و مطمئن باش از من فقط "چشم" می‌شنوی.

اما هیچ‌وقت نگو دیگه دوستم نداشته باش» هیچ‌وقت نخواه که از دوست داشتنت کوتاه بیام. نخواه اینو ازم. نخواه. 

که "دوست داشتنت" جان است و جان را مرگ» پایان می‌دهد !

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

صبوح سعادت عشق صادقانه